آشنایی با مفاهیم مالیات بر مصرف
مالیات بر مصرف یک مالیات غیرمستقیم است که روی خرید کالاها یا خدمات دریافت میشود و ممکن است تحت عنوان مالیات بر فروش هم باشد. Consumption Tax ممکن است به یک سیستم مالیاتی هم اشاره کند که مردم بر اساس مبلغ مصرفشان مالیات پرداخت میکنند بهجای اینکه بر اساس درآمد عملکرد و مشارکت در اقتصاد مالیات بدهند.
مثالهایی از مالیات بر مصرف
نمونههای مالیات بر مصرف در کشورهای مختلف شامل مالیات بر فروش (فروشگاهی)، مالیات بر استفاده و مالیات بر رسیدهای ناخالص کسبوکارها است. این مالیات به عهده مصرفکنندگانی است که قیمت بالاتری بابت برخی کالاها و خدمات پرداخت میکنند که قیمت بالاتر درواقع شامل مالیات است که توسط فروشنده کالا یا خدمات دریافت میشود و به وزارت دارایی پرداخت میشود.
چه مواردی که مشمول مالیات بر مصرف هستند؟
مالیات بر مصرف معمولاً نرخ متفاوتی برای انواع کالاها دارد برای اینکه بر اساس اساسی بودن یا لوکس بودن یک کالا تعیین میشود؛ مثلاً بسیاری از مواد غذایی، کالای اساسی هستند پس نرخ مالیات کمتری دارند اما جواهرات، کالای لوکس محسوب میشوند و درنتیجه نرخ مالیات بالاتری دارند. البته ممکن است بر روی دسته خاصی از کالاها اعمال شود تا هدف فرهنگی یا اقتصادی خاصی حاصل شود؛ مثلاً مالیات بر تنباکو نرخ بالایی دارد تا عدم خرید یا مصرف سیگار تشویق شود چراکه برای سلامت مضر است. این نوع مالیات معمولاً به نام «مالیات گناه» هم شناخته میشود که روی مشروبات الکلی هم اعمال میشود. نوع دیگری از مالیات به افرادی مانند رانندهها تکلیف میشود که از منابع خاصی مانند بنزین بهرهمند میشوند تا صرف تعمیر و نگهداری جادهها، بزرگراهها و پلها شود.
تفاوت مالیات بر مصرف و مالیات بر درآمد
به طور طبیعی بخش قابل توجهی از درآمدهای مالیاتی دولتها از طریق اخذ مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی و حقوقی بدست میآید. در این روش مالیاتی دولت بخشی از درآمدهای اخذ شده اشخاص، از جمله درآمد حاصل از فعالیتهای شغلی و یا درآمدهای حاصل از عایدات سرمایهای آنها را، حتی پیش از آنکه به دستشان برسد، به عنوان مالیات از حساب آنها برداشت میکند.
اما منظور از مالیات بر مصرف آن دسته از قواعد مالیاتی است که در زمان هزینه کرد درآمدها به منظور خرید کالا و خدمت، از مردم اخذ میشود. مالیات بر فروش، مالیات بر ارزش افزوده و تعرفه واردات گمرکی، از جمله مهمترین انواع مالیات بر مصرف هستند که در طول دهههای اخیر از سوی کشورهای جهان مورد استفاده قرار گرفته است؛ و علاوه بر اثرات سیاستی در جامعه، یکی از منابع درآمدی مهم دولتها نیز محسوب میشود.
به این ترتیب تفاوت اصلی این دو رویکرد مالیاتی در زمان اخذ مالیات است؛ مالیات بر درآمد در هنگام تحصیل درآمدها و مالیات بر مصرف در زمان هزینه کرد درآمدها از مردم اخذ میشود.
این مالیات یک نوع سیستم مالیاتی ملیگرا است که برخلاف سیستم مالیات بر درآمد است که یک سیستم پیشرفتگرا است. این سیستم معتقد است که یک روند مالیاتی ایده آل باید به صرفهجویی پاداش دهد و اصراف کردن را جریمه کند که در بسیاری از کشورها هم اجرا میشود؛ مثلاً ژاپن در سال ۱۹۸۹ یک مالیات ۳% به مالیات بر درآمد اضافه کرد که بعدها به ۱۰% افزایش پیدا کرد، بهاستثنای کالاهایی مانند مواد غذایی و کاغذ روزنامه که ۸% هستند. این نوع مالیات ایده جدیدی نیست؛ مثلاً دولت آمریکا قبل از اینکه سیستم مالیات بر درآمد را تنظیم کند، از این سیستم استفاده میکرد که در سال ۲۰۰۳ هم قصد بازگرداندن این سیستم را داشت که موفقیتآمیز نبود.
مزایای مالیات بر مصرف
یکی از مهمترین مزیتهای مالیات بر مصرف در آن است که این نوع مالیات با نرخهای مختلف بر کالاها و خدمات قابل اعمال و از این نظر یک ابزار سیاستگذاری کارآمد در اختیار دولت محسوب میشود. به طور خاص افزایش مالیات بر مصرف درخصوص کالاهای لوکس و کاهش آن برای کالاهای ضروری، و یا افزایش آن برای کالاهای وارداتی و کاهش آن برای کالاهای تولید داخلی، از جمله اقداماتی است که از سوی دولتها در دستورکار قرار گرفته است تا اهدافی همچون کاهش نابرابری اقتصادی و یا حمایت از تولید داخلی را محقق نماید.
مهمترین مزیت مالیات بر مصرف در آن است که این نوع مالیات به جای جریمه افرادی که با ایجاد ارزش افزوده به کسب درآمد میپردازند و اخذ مالیات از آنها، بار مالیاتی را به دوش اشخاصی میاندازد که بیش از دیگران به مصرف کالا و خدمات میپردازند؛ و به این ترتیب به نوعی پس انداز و سرمایهگذاری را تشویق میکند.
مالیات بر درآمد بهتر است یا مالیات بر مصرف؟
درحال حاضر در اغلب کشورهای جهان تلفیقی از نظامهای مالیات بر درآمد و مالیات بر مصرف، به صورت همزمان مورد استفاده قرار میگیرد. در واقع دولتها به منظور کسب درآمد و دستیابی به دیگر اهداف خود از اخذ مالیات، از جمله بازتوزیع ثروت در جامعه، میزان مالیات بر درآمد و مالیات بر مصرف کالاهای مختلف را تعیین کردهاند.
بنابراین نمیتوان به طور صریح درخصوص اینکه یکی از دو نوع اخذ مالیات از دیگری مناسبتر است و باید همه کشورها صرفاً از آن استفاده کنند، اظهار نظر کرد و به نوعی مالیات بر مصرف و مالیات بر درآمد، مکمل یکدیگر در نظام مالیاتی کشورها محسوب میشوند؛ هرچند در زمینه شدت و ضعف به کارگیری هرکدام از این نظامهای مالیاتی، بین کارشناسان و مسئولین کشورها اختلاف نظر وجود دارد.
به طور خاص در آمریکا دولتهای جمهوری خواه طرفدار کاهش نرخ و یا حذف انواع مالیات بر درآمد هستند و به جای آن افزایش مالیات بر مصرف را توصیه میکنند؛ در مقابل دولتهای دموکرات که بازتوزیع ثروت و کاهش نابرابری اقتصادی را یک هدف مهم نظام مالیاتی میدانند، افزایش نرخ مالیات بر درآمد را در دستورکار قرار میدهند.